معاملهگری یک کار کاملاً پرریسک و سرشار از شک و تردید است ولی دلیل نمیشود که بدون محاسبات، بدون منطقی و فقط با تکیه بر احساس خود وارد میدان شویم. ما برای یک حضور موفق در میدان معاملهگری باید یک استراتژی درست در پیش بگیریم. این استراتژی حضور بلندمدت و موفق ما در این میدان پرریسک را تضمین میکند.
یک استراتژی موفق برای معاملهگری، مولفهها و خصوصیات زیادی دارد. از بین این خصوصیات، دو گام هست که باید در هر استراتژی موفق وجود داشته باشد. اولین گام این است که باید به این اطمینان برسیم که تعداد بردهای ما از تعداد باختها بیشتر است. دومین گام این است که باید از استراتژیهای درست، سالم و دقیق مدیریت ریسک در زمینه معاملهگری استفاده کنیم. در ادامه این مقاله آموزشی تصمیم داریم به اصول یک استراتژی موفق برای معاملهگری اشاره کنیم:
چرا به استراتژی معاملهگری احتیاج داریم؟
- اولین و مهمترین دلیلی که باعث میشود داشتن استراتژی معاملهگری اهمیت پیدا کند این است با این استراتژی میتوانید معاملات خود را بررسی و بر آنها نظارت کنید. اگر هیچ سیستم و ساختاری پشت معاملات شما وجود نداشته باشد، یافتن فرصتهای ناب و ویژه در زمینه معاملهگری و واکنش نشان دادن به شرایط جدید بازار، بسیار دشوار و سخت میشود.
- داشتن یک استراتژی خوب در زمینه معاملهگری، ثبات را با خودش به ارمغان میآورد؛ زیرا اگر بدانید که دنبال چه هدفی هستید، خیلی راحتتر میتوانید فرصتهای خوب را ببینید و آنها را شکار کنید.
اصول یک استراتژی معاملهگری
مولفههای اصلی و اساسی یک استراتژی خوب در زمینه معاملهگری عبارت است از:
- ایجاد سوگیری جهتدار و پیدا کردن صلاحیت ورود
- تعیین اهداف حد سود و حد زیان
- تعریف تایم فریم مورد نظر
- استفاده از مدیریت ریسک
ایجاد یک سوگیری جهتدار یکی از فاکتورهای موثر در تصمیمگیری است که نشان میدهد شما تصور میکنید بازار روند صعودی دارد یا اینکه در حال فروکش کردن و افت است. اساساً ایجاد یک سوگیری جهتدار به شما کمک میکند که جهت حرکت خود را تعیین کنید و مشخص کنید که آیا قصد خرید دارید یا میخواهید بفروشید.
میتوان فرآیند سوگیری جهتدار را به دو بخش تقسیم کرد:
- پیشبینی اینکه قیمت سهام قرار است بالا برود یا اینکه افت کند.
- دانستن قوانین و قواعد معاملهگری که درستی سوگیری جهتدار شما را تأیید میکند.
برای اینکه بتوانید صلاحیت ورود به این حوزه را پیدا کنید، دو گزینه پیش رو دارید:
- یادگیری تحلیل فاندامنتال یا بنیادی
- یادگیری تحلیل تکنیکال
در هنگام معامله سهام، حتی اگر معاملات خود را فقط بر مبنای اصول تکنیکال انجام میدهید، توصیه میشود که فاندامنتالهای واقعی معامله را هم درک کنید. تنها چیزی که باید بدانید این است که چه فاندامنتالهایی روی سهام تأثیر میگذارد. به عنوان مثال باید تاریخ سود سهام را بدانید؛ زیرا این مسئله میتواند تا حد زیادی روی وضعیت سهام تأثیر بگذارد. همچنین میتوانید با استفاده از مهارتهای تکنیکال خود از تاریخ سود سهام بهرهمند شوید و بهتر در مورد سهام خود تصمیمگیری کنید.
شما نیاز مبرمی به یادگیری تحلیل تکنیکال دارید و باید روی این موضوع وقت بگذارید. الگوهای سرمایهگذاری روی سهام و ابزارهای تکنیکال زیادی مانند MACD، RSI و Fibonacci وجود دارد که میتواند در این مسیر به ما کمک کند.
1- تعیین اهداف حد زیان و حد سود
یکی از پیشنیازهای شما برای ورود به دنیای معاملهگری این است که برای خودتان حد زیان و حد سود تعیین کنید. اگر یک معامله از دیدگاه ریسک-پاداش اهمیت زیادی دارد، حتماً باید حد زیان و حد سود خود را تعیین کنید.
اگر حد زیان خودتان را محافظهکارانه تعیین کنید، زیان خود را به حداقل ممکن میرسانید. همیشه محاسبه کنید که اگر در یک معامله اشتباه کنید، چقدر زیان میکنید.
از طرفی باید حد سود خود را واقعبینانه تعیین کنید. برای تعیین یک سطح واقعبینانه برای حد سود، باید توانایی خواندن حرکات قیمتی را هم در خودتان تقویت کنید.
2-تایم فریم مورد نظر خود را تعیین کنید
مسئله این است که هیچ تایم فریم درست یا غلطی برای معامله وجود ندارد؛ چون همه چیز به شخصیت فرد معاملهگر بستگی دارد. اگر تمایل دارید که معاملات خود را کنترل کنید و نمیتوانید در هنگام معامله هیچ زیانی را تحمل کنید یا اینکه میخواهید خیلی سریع به سود برسید، تایم فریم های کوچکتر میتواند بهترین عملکرد را برای شما داشته باشد.
اگر شغل روزانه و اداری دارید، شاید برایتان مشکل باشد که روی تایم فریم های روزانه مانند تایم فریم 5 دقیقه، 15 دقیقه و یک ساعت تمرکز کنید. خبر خوب برای افراد این است که اگر قصد دارید برای بازه زمانی 1 تا 3 سال روی یک بازار سرمایهگذاری کنید، بازار سهام میتواند گزینه بسیار خوبی برای شما باشد.
هیچ تکنیک یا راز جادویی برای رسیدن به بهترین تایم فریم وجود ندارد. این تایم فریم چیزی است که به معاملهگر بستگی دارد و باید خودش این تایم فریم را تعیین کند.
3-استراتژی مدیریت ریسک
تا به حال مدیریت ریسک مهمترین جنبه از استراتژی معاملهگری سهام بوده است. اگر میخواهید به یک معاملهگر موفق تبدیل شوید و یک استراتژی معاملهگری موفق برای خودتان بنویسید، باید پارامتر های مدیریت پول را بدانید و همیشه به این پارامترها پایبند باشید.
به این اطمینان برسید که ریسک شما حداکثر نیمی از سود است؛ به بیان سادهتر باید به اطمینان برسید که سود بالقوه شما دست کم دو برابر زیان بالقوهتان است. هر چه نسبت سود به ریسک بیشتر باشد، بهتر است. قانون مدیریت پول 2 درصد یکی از استراتژیهای معروف و شناختهشده است. این استراتژی بیان میدارد که میزان ریسک تراز حساب شما در یک معامله به هیچ عنوان نباید از 2 درصد بیشتر باشد.
به عنوان مثال 25000 دلار در حساب معاملات خود دارید. فرض کنید وارد معاملهای با نسبت سود 1:3 میشوید که درصد ریسک این معامله 2 درصد است. در این صورت زیان احتمالی شما 500 دلار و سود احتمالی شما 1500 دلار خواهد بود. هدف اصلی معاملهگری این است که به سود برسید و مدیریت درست ریسک به شما کمک میکند که به این هدف خود دست پیدا کنید.
استراتژیهای مختلفی برای ورود به بازار سهام وجود دارد، برخی از معاملهگران به خاطر فعالیت بالای خود در بازار سهام به سود خوبی میرسند و برخی دیگر از معاملهگران به خاطر نگاه طولانیمدت خود میتوانند سود بسیار خوبی را تجربه کنند.