پوکر و معامله گری

2020/07/29 | 1399/05/08
پوکر , معامله گری , روانشناسی

یک نویسنده به این نتیجه رسیده است که بازی با کارت به او یاد داده است که به اندیشه و فکر خود نظم بدهد و بیش از درآمد، تمرکز خود را روی فرآیند بگذارد.

وقتی « مانیبال » در سال 2003 توسط مایکل لوئیس منتشر شد، طرفداران زیادی در وال استریت پیدا کرد. این کتاب اساساً در مورد بیسبال است ولی با نگاه عمقی در آن خواهیم فهمید که در مورد این موضوع صحبت می‌کند که چگونه در جاهایی که کسی دنبال ارزش نمی‌گردد، ما دنبال ارزش باشیم. نویسنده این کتاب بر این باور است که تعصباتی هست که ذهن انسان در هنگام قضاوت در مورد ارزش‌های شهودی آلوده می‌کند. در کتاب مانیبال، بیلی بین از همین تعصبات استفاده می‌کند تا بازیکنان خوبی که بقیه از آن‌ها غافل هستند را پیدا کند. در نتیجه با هزینه بسیار کمتر یک تیم خوب درست می‌کند.

قرار نیست همه ما وارن بافت باشیم تا از مانیبال در سرمایه‌گذاری درس بگیریم. مهمترین درس این کتاب برای سرمایه‌گذاران این است که موفق‌ترین سرمایه‌گذاران از جمله بافت به دنبال راه‌هایی برای کسب ثروت هستند که افراد معمولی این راه‌ها را از دست می‌دهند.

کتاب جدید ماریا کونیکوا « بزرگ‌ترین بلوف » نام دارد و در واقع نسخه جدیدی از مانیبال است. این کتاب اساساً پیرامون پوکر نوشته شده است. نویسنده این کتاب دکترای روان‌شناسی دارد. او تصمیم می‌گیرد که بازی پوکر را یاد بگیرد تا از این راه ارتباط بین شانس و مهارت را کشف کند. کونیکوا می‌گوید این کتاب را پس از آن شروع کرد که کتاب « تئوری بازی‌ها و رفتار اقتصادی» را خواند. جان فون نویمان، یکی از ریاضی‌دانان برجسته جهان بر این باور بود که تعادل غیرقابل توصیفی بین مهارت و شانس وجود دارد که زندگی را مدیریت می‌کند و پیش می‌برد.

او در این کتاب می‌نویسد که در بازی پوکر (مانند سرمایه‌گذاری) لحظات خوشی و ناامیدی زیادی وجود دارد. در این بازی اگر پوکرباز هوشمند نباشد بقیه بازیکنانی که بهتر از او هستند، او را به اشتباه می‌اندازند و در سرمایه‌گذاری هم همین قاعده وجود دارد.

یکی دیگر از درس‌های مهم این کتاب این است که برای هر کاری باید خیلی خوب فکر کنیم. نویسنده کتاب بزرگ‌ترین بلوف بر این باور است که بسیاری از مدیران سرمایه‌گذاری به مسئله انتخاب سهام به دید ریختن یک تاس نگاه می‌‎کنند. این در حالی است که صندوق‌های موفق به موفقیت می‌رسند؛ زیرا تاس را هم به خوبی می‌ریزند.

بسیاری از پژوهشگران بر این باور هستند که تقریباً تمامی معامله‌گران قسمتی از کار خود را به صورت شانسی انجام می‌دهند. اگر یک سرمایه‌گذار تفکری مثل یک بازیکن پوکر داشته باشد می‌تواند عنصر شانس را به حداقل و عنصر مهارت را به حداکثر برساند.

یکی از درس‌های مهمی که می‌توانیم از بازی پوکر بگیریم این است که تا نبازیم، به عملکرد بهتر نمی‌رسیم. نکته مهم دیگری که در بازی پوکر وجود دارد و ما را در سرمایه‌گذاری موفق می‌کند، واکنش ما به باخت است. همه وقتی برنده می‌شود بازیشان بهتر می‌شود ولی مهم این است که در هنگام باخت می‌توانید خودتان را مدیریت کنید؟

یک بازیکن خوب پوکر درست مثل یک سرمایه‌گذار باید با شک و تردید در بازار کنار بیاید. سرمایه گذار باید بتواند برای هر تصمیم خود یک دلیل محکم ارائه دهد. او باید اشتباهات خودش را بپذیرد و خود را اصلاح کند. در پوکر بازیکنی موفق است که اشتباه خودش را بفهمد و آن را اصلاح کند. در کتاب بزرگ‌ترین بلوف آمده است که نتیجه اهمیتی ندارد و بازکن پوکر باید بتواند اقدامات خودش را با عقل و منطق توجیه کند. در سرمایه‌گذاری هم همین قضیه برقرار است. در پوکر نتیجه مهم نیست باید  تمرکز خود را روی فرآیند بگذاریم.

کونیکوا می‌گوید باید هنگام تصمیم‌گیری احساسات را کنار بگذاریم. او بر این باور است که می‌تواند شیوه درست فکر کردن را یاد گرفت. کسانی که بتوانند تفکر درست را یاد بگیرند در زندگی موفق‌تر خواهند بود و می‌تواند در سرمایه‌گذاری هم عملکرد بهتر و مثبت‌تری داشته باشند.

مطالب مشابه

مشاهده همه