می توانید آزاد باشید. می توانید در هر جائی از جهان کار کنید. می توانید مستقل کار کنید و به کسی جواب پس ندهید. این زندگی یک معامله گر موفق است. خیلی ها آرزویش را دارند اما عده خیلی کمی موفق می شوند. یک آماتور به تابلو قیمت نگاه می کند و درخشش میلیون ها دلار را در مقابل چشمانش می بیند. او پول به دست می آورد و از دست می دهد. دوباره به دست می آورد و بیشتر از دست می دهد. معامه گران می بازند، چون بازی ( معامله گری) دشوار است، یا درباره اش به اندازه کافی نمی دانند یا فاقد انضباط در معامله گری هستند. اگر هر کدام از این موارد مشکل شماست من این کتاب را برای شما نوشته ام. در تابستان 1976 از نیویورک به کالیفرنیا رفتم. چند کتاب در زمینه روانپزشکی (کار آموز سال اول روانپزشکی بودم)، چند کتاب تاریخی و کتاب " چگونه سهام بخریم " اثر انگل را در صندوق عقب اتومبیل دوج قدیمی خودم ریختم. فکرش را هم نمی کردم که یک کتاب مستعمل و کهنه که از یکی از دوستان وکیلم قرض گرفته بودم زمانی مسیر زندگی ام را تغییر دهد. بر حسب اتفاق این دوست من از آن دسته از افرادی بود که در هر زمینه ای سرمایه گذاری می کرد با شکست مواجه می شد که البته این داستان دیگری است. من در ان سوی آمریکا مطالعه کتاب انگل را آغاز کردم و آن را در منطقه لاجولا در سواحل اقیانوس آرام به پایان بردم. درباره بازار سهام چیزی نمیدانستم و ایده به دست آوردن پول از طریق کار فکری مرا مجذوب خود کرد.