سر و شانه یا مثلث؟!

2021/05/21 | 1400/02/31
الگوی مثلث , روند , الگوی سر و شانه , معامله‌گری

در حوزه آسیب شناسی رفتارهای معامله گران خرده پا یکی از موارد برجسته این است که از یکسو با صرف دیدن یک الگوی تکنیکالی به دنبال خرید و یا فروش می روند و در این مسیر توجهی به اصول و قوانین مرتبط با الگوها نمی کنند و از سوی دیگر با تعصب ورزیدن به نوع نگرش خود به بازار، از فرصت هایی که با معامله گری در خلاف جهت تحلیل بی اعتبارشده شان پیش می آید خود را محروم می کنند.
یک مورد برجسته این بحث را می توان در نوع رویکرد به الگوی سر و شانه دید. الگوی سر و شانه به عنوان یکی از الگوهای اصلی کلاسیک برگشتی در شرایط خاصی شکل گرفته و می تواند مقدمه برگشت روند باشد اما در صورت عدم شکسته شدن خط گردن همین الگوی برگشتی به صورت یک مثلث – که جزو الگوهای ادامه دهنده است – در آمده و نویدبخش تداوم پرقدرت روند است.
برای مثال نمودار زیر را ببینید:


در این نمودار مشخص است که پس از یک رشد مناسب از محدوده کف – که اتفاقاً خودش یک سر و شانه کف داشته – هم اکنون قیمت یک الگوی سر و شانه سقف شکل داده است:

در این شرایط، رویکرد درست و اصولی یک معامله گر چیست؟

پاسخ درست این است که اگر معامله گر به مکتب «تعقیب روند» باور داشته باشد، با مشاهده این الگوی برگشتی صرفاً مجاز است از پوزیشن های خرید خود خروج کرده و یا دستکم حد زیان متحرک (Trailing Stop) را به قیمت جاری بازار نزدیک کند.
اما اگر معامله گر به مکتب «برگشت به میانگین» باور دارد، بایستی به دنبال پوزیشن های فروش بر خلاف روند حاکم بر بازار (صعودی) بگردد. در اینجا و طبق اصول ترید بر اساس الگوها، تنها وقتی معامله گر برگشتی مجاز به فروش است که خط گردن الگوی سر و شانه که در نمودار پیدا است به سمت پایین شکسته بشود.
مشکل اما وقتی پیش می آید که بسیاری از معامله گران بدون توجه به لزوم شکسته شدن خط گردن الگوی سر و شانه دست به فروش لحظه ای زده و وارد بازار می شوند. این اقدام ممکن است در برخی موارد ریوارد به ریسک بهتری برای معامله گر به ارمغان بیاورد اما واقعیت این است که الگوهای برگشتی در بسیاری موارد اصولاً تریگر ورود نمی دهند و اتفاقاً وقتی یک الگوی برگشتی شکل می گیرد اما تریگر ورود نمی دهد، روند حاکم با قدرت فراوان تداوم می یابد.
در همین مثال در ادامه شاهد تحقق این قاعده بودیم به این صورت که الگوی سر و شانه مطابق با آنچه در ابتدای این یادداشت اشاره شد به صورت یک الگوی ادامه دهنده مثلث متقارن درآمده است:


وقتی که خط گردن الگوی سر و شانه شکسته نشد، معامله گر باهوش بایستی گوش به زنگ باشد که ممکن است بازار از آن سوی این ساختار تراکمی – در اینجا یعنی به بالا – قصد حرکت شکست داشته باشد و لذا اگر معامله گر برگشتی است دستکم از فکر فروش به کلی منصرف شده و اگر معامله گر تعقیب کننده روند است به فکر ورود دوباره در جهت پوزیشن های خرید با شکسته شدن مثلث همسو با روند صعودی باشد.
آنچه در ادامه روی می دهد تحقق همان قاعده ای است که در ابتدا گفته شد:

«هر وقت الگوهای برگشتی عمل نکردند، روند حاکم با قدرت فراوان به حرکت خودش ادامه خواهدداد.»

مطالب مشابه

مشاهده همه