برخی از افراد تصور میکنند که اشتباه، باعث میشود که ما هوشیار و آگاهتر شویم و بتوانیم تصمیمات درستتری بگیریم. در صورتی که اگر هوشمندانه رفتار کنیم و بتوانیم اشتباههای خود را تحلیل کنیم، میتوانیم تجربههای خوبی برای خودمان کسب کنیم و از این تجربه ها برای افزایش آگاهی خودمان استفاده کنیم.
مطالعات نشان میدهد که اغلب اوقات افراد از اشتباههای خودشان چیزی یاد نمیگیرند و به همین خاطر آن را تکرار میکنند. به عنوان مثال فردی که در معامله خود زیان میکند، اگر به جای آنالیز اشتباه خود حد زیان را افزایش دهد، تصمیمی کاملاً اشتباه گرفته است زیرا افزایش حد زیان باعث افزایش ریسک میشود. برخی از افراد اشتباه بزرگتری مرتکب میشوند و منابع مالی بیشتری روی معاملهای که در آن ضرر کردهاند، سرمایهگذاری میکنند. عدم مدیریت احساسات و عدم تقویت هوش عاطفی، مشکلات زیادی به همراه دارد و باعث میشود که متوجه اشتباهات خود نشویم و آنها را مجدداً تکرار کنیم.
مسئله تکرار اشتباه فقط مربوط به افراد مبتدی و بیتجربه نیست بلکه افراد متخصص و حرفهای هم در دام این مشکل گرفتار میشوند. افراد حرفهای نیز گاهی در مدیریت احساسات خود ناکام میمانند ولی سوال این است که چرا برخی از معاملهگران اشتباهات خود را تکرار میکنند؟
مسئله اصلی در شیوه پاسخدهی مغز به اشتباه و اشتباه کردن است. مطالعات نشان داده است که مغز انسان به دو شکل به اشتباهات واکنش نشان میدهد:
واکنش نوع اول:
وقتی اشتباهی میکنیم، سریع ذهن ما از خواب بیدار و مهارتهای حل مسئله در وجود ما فعال میشود. وقتی این اتفاق افتاد، فرد تلاش نمیکند که بفهمد چه اتفاقی افتاد و چه عواملی باعث چنین نتیجه نامطلوبی شد بلکه فرد برای گرفتن تصمیمهای بعدی به صورت ناخودآگاه صبر میکند و به همین خاطر تصمیمگیری او مدتی طول میکشد. به این پدیده «کاهش سرعت پس از خطا» گفته میشود.
واکنش نوع دوم:
بعضی مواقع ذهن، اشتباه را به عنوان یک رویداد تهدیدکننده شناسایی میکند. ذهن در این مواقع، از راهبرد فرار استفاده میکند. واکنش نوع دوم مربوط به افرادی است که توجه بیشتری روی بازخوردهای مثبت دارند. این نوع از واکنش باعث میشود ذهن شما از تعصب شناختی استفاده کرده و از بهبود عملکرد شما جلوگیری کند. مثلاً برخی افراد اشتباههای خود را به افراد و عوامل دیگر نسبت میدهند و نمیخواهند عامل اصلی خطای خود را بشناسند.
افرادی که از واکنش نوع دوم استفاده میکنند، موقعیت اشتباه خود را حفظ میکنند؛ چون انتظار دارند که روند بازار معکوس شود. البته بازار قابل پیشبینی نیست و ممکن است برخی مواقع همه چیز به نفع آنها شود ولی در کل چنین واکنشی کاملاً اشتباه است.
چه کسی میتواند از اشتباهات خود به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت استفاده کند؟
کسانی از اشتباههای خود سود میبرند که پس از اشتباه، دنبال دلایل اشتباهات خود باشند. ما باید بفهمیم که چرا این اشتباه را انجام دادیم و چه عواملی در وجود ما باعث شد که چنین تصمیمی بگیریم. گاهی مواقع ذهن فرآیند تصمیمگیری را کند میکند ولی این کار کمکی به آگاهی و افزایش دقت ما هنگام تصمیمگیری نمیکند.
البته تفکر بیش از حد در مورد اشتباه هم گاهی زیانبار است؛ زیرا باعث میشود که نتوانیم علت اشتباه خود را درست درک کنیم و از مسیر اصلی منحرف شویم. بنابراین ما باید یک زمان مشخص برای تحلیل بگذاریم ولی نباید مدام به اشتباههای خودمان فکر کنیم.
6 گام برای جلوگیری از تکرار اشتباهها
ما باید بفهمیم چه محرکهایی باعث میشود که ما اشتباههای قبلی خودمان را تکرار کنیم. وقتی این محرکها را بشناسیم میتوانیم آنها را کنترل کنیم و جلوی تکرار اشتباههای خود را بگیریم. در ادامه به شش گام برای جلوگیری از اشتباه اشاره شده است:
- گام اول: تمام عوامل محرک که باعث وقوع یک اشتباه میشود را شناسایی کنید.
- گام دوم: افکار و احساساتی که ناخودآگاه باعث ایجاد یک اشتباه میشود را بشناسید. ناخودآگاه شما همان چیزی است که از آن اطلاعی ندارید ولی دارد به بهترین شکل زندگی شما را کنترل میکند.
- گام سوم: برای جلوگیری از تکرار اشتباه در آینده، هوش هیجانی خود را تقویت کنید و اجازه ندهید افکار و احساسات، کنترل سرنوشت شما را در دست بگیرد. باید در این گام افکار و احساسات جایگزین را شناسایی کنید و با منطق جلوی تکرار اشتباه بایستید.
- گام چهارم: وقتی کنترل احساسات خود را در دست گرفتید، ببینید که چه اقداماتی را میتوانید جایگزین اشتباهات قبلی خود کنید. فرض کنید که اشتباهاتی که قبلاً انجام دادهاید را قرار است دوباره تکرار کنید. فکر کنید و ببینید به جای تکرار اشتباههای قبلی، میتوانید چه اقداماتی را جایگزین کنید.
میتوانید برای جلوگیری از تکرار اشتباهات، از جدول زیر استفاده کنید:
اقدام جدید | افکار جایگزین | افکار و احساسات ناخودآگاه | عامل محرک | اشتباه |
باید به برنامه مالی خودتان توجه داشته باشید و ببینید طبق برنامه در چنین شرایطی چه باید کنید. | اگر حد زیان را بالا برم، ریسک خود را افزایش دادهام، من این زیان را قبول میکنم. | فکر: من باید از زیان جلوگیری کنم احساس: اضطراب |
قرار گرفتن در یک معامله زیانده | افزایش حد زیان |